شعر سپید

در این وبلاگ از احساس و حقیقت زندگیم می گویم

شعر سپید

در این وبلاگ از احساس و حقیقت زندگیم می گویم

تقدیم به همسرم

به میان من و تو سبک صداقت جاریست

که در آن رویِش سبز خاطره هاست

 که در آن سرمستند

که همه دلشادند

که اندوه و گلایه ندارد جایی

زندگی هست به جا

به میان من و تو که در آن باغ شقایق جاریست

و همه می دانند گل آن باغ پر احساس ترین خاطره هاست

من و تو می دانیم زندگی هست به جا

تا باور ماست به آن کوه بلند 

تا چشم ما به آن رود زلال 

تا تجربه مان به آن دوخته است

تا شقایق بین من و توست

زندگی هست به جا

زندگی هست به جا 

خوشبختی

خوشبختی پشت آن پرچین باغیست

 که کودکی به انتظار توپش نشسته

و پر می کشد مثل پرنده ای به بام دیگران

شاید امروز بام من باشد

باید برفهایش را پارو کنم 

مراقب در زدنش باشم 

سلامش را جواب دهم

برای جوانِ من حرفها دارد

گاه گرم و عاشقانه 

گاه سرد و بی روح 

اما نه ...

باید بارویی باز در را به رویش بگشایم

شاید امروز روز ما باشد