شعر سپید

در این وبلاگ از احساس و حقیقت زندگیم می گویم

شعر سپید

در این وبلاگ از احساس و حقیقت زندگیم می گویم

ناخواسته

به کدام پنجره باز شدم؟

شاید افقِ من چیزِ دیگری بود؛

جانمازش بوی گل و ریحان نمی داد؛

او خدا را پشتِ سر نهاده بود؛

از درونِ پر آشوبش به وجود آمدم؛

مرا ناخواسته به دنیا آورده بود؛

من مالِ کدام اندیشۀ ناپاک او بودم؟

که بی کرانه - قدسیان نامم نهادند؛
او نامش مادر نبود؛

صبر را هیچ گاه معنا نکرد؛

برایم همیشه نفرت به ارمغان آورد؛

راه را نشانم نداد؛

کم بودم و کم بودنم از او بود؛

شاید روزی نامش مادر بود؛

و افقِ من چیز دیگری بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد