شعر سپید

در این وبلاگ از احساس و حقیقت زندگیم می گویم

شعر سپید

در این وبلاگ از احساس و حقیقت زندگیم می گویم

تکرار زندگی (لطفاً نظر خود را بیان فرمائید)

گاهی وقتهاست دل گرفتنها؛

گاهی سرودنها تکرار لحظه ها؛

لحظۀ شیرین باور کردن؛

و چه دل گرفته می توان شد؛

لحظۀ بی باور امید؛

گاهی وقتهاست دلمردگی؛

در این پروازۀ زندگی؛

در این پر شکستگی؛

و خودِ باور او؛

از این همه تکرار خسته ام؛

خستۀ دربه دری ها؛

دربه در لحظه ها؛

و تکرار این همه اول و آخر؛

کودکی و آرامش خیال؛

و حسرت یک مداد رنگی؛

نوجوانی و حسرت یک کلاسور آبی؛

داد و فریاد معلم؛

و گم شدن در- های و هوی بچه ها؛

رفتن به کوچۀ تنگ و تاریکِ زندگی؛

و پس زدن های شمشادهای جوانی؛

با خود می بَرَد قدح قدح جوانیم را؛

و سَر می کشد با حرارت، طراوتم را؛

 و می خورد ذره ذره شاهرگ وجودم را؛

زمانه را می گویم؛

آهای برگرد حسرت کودکیم؛

آهای بیا حسرت نوجوانیم؛

جوانیم پَر میزند؛

و حالا می فهمم که رفت تمام عمر من؛

روز به روز،شب به شب، قطره به قطره؛

و من ذوب شدم؛

در زمین گرم کودکیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد